فهرست

اخبار شهرستان‌ها

همزمان باسراسر کشور و با حضور شاعران؛

عصر شعر «راز نصرالله» در ساری برگزار شد

به‌مناسبت شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، عصر شعر «راز نصرالله» یکشنبه ۱۵ مهرماه در کتابخانه ابن شهرآشوب ساری برگزار شد.


به گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی مازندران؛ به‌مناسبت شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، همزمان با سراسر کشور، عصر شعر «راز نصرالله» با حضور سکینه‌خاتون مهدیان‌پور، مدیرکل کتابخانه‌های عمومی استان، معاون امور کتابخانه‌ها، شاعران و اعضای کتابخانه‌های عمومی، (۱۵مهرماه ۱۴۰۳) در کتابخانه ابن شهرآشوب ساری برگزار شد.

مدیرکل کتابخانه‌های عمومی مازندران در این برنامه ضمن خیر مقدم جایگاه شاعران و هنرمندان را در گرامی داشت مراسمات مذهبی حماسی خواند و گفت: این ویژه برنامه با محوریت زنده نگه داشتن روح حزن و حماسه برگزار شد.

مهدیان پور در ادامه اظهار داشت: در این شرایط که ترورها پشت هم اتفاق افتاده برای ما غم‌انگیز است، ما سرمایه‌های گرانقدری را از دست دادیم ولی روز به روز برابر دشمنان قوی‌تر ظاهر می شویم.

وی با بیان اینکه این برنامه با محوریت حزن و حماسه برگزار شد، افزود: همانطور که ولی امر مسلمین در نماز جمعه اخیر حاضر شده و در پی آن حضور باشکوه مردم توانمندی را به رخ جهانیان کشید ما هم وظیفه خود دانستیم با همکاری محافل ادبی یاد و خاطره شهدای حزب الله را گرامی بداریم.

در ادامه این برنامه شعرایی همچون؛ علیرضا دهرویه، میثم رنجبر، امیر طاهری، مژده پاک سرشت، سیده زینب میری، ترانه تقوی، احمد ایرانی نسب، نوروز رمضانی و نیلوفر نعمتی اشعار شعر خود را با دو محور حزن ترور فرماندهان شهید جبهه مقاومت و روح حماسه قرائت کردند.

در زیر متن برخی از اشعار آمده است؛

او که همواره برای رهبر خود یار بود
بین یاران مقاوم مرد بی تکرار بود

سال های عمر او شد مثل مولایش علی
اختتام "یاعلی گویان" فقط ایثار بود 

کربلا درخاک لبنان بازخوانی می شود
کودکان در خواب، اما حرمله بیدار بود 

چون خزان سرخ، باروتیست در بیروت ها؛
صد نشان از وعده ی صادق درآن پیکار بود..

عاشقان شیعه عمری مثل مولا داشتند
شصت و سه سری که تا امروز از اسرار بود

از سلیمانی، رییسی و هنیه و حسن
ما ندانیم و علی داند چه ها معیار بود

ترانه تقوی - ساری


عصا وقتی به دستش هست موسی بر نمی گردد
کسی که رفته سمت طورسینا، برنمی گردد

درست آنجا اگر که خشت را معمار بگذارد
نوک دیوارش از سمت ثریا برنمی گردد

مسلمان هر رجز خوانده است حتما می کند اجرا
کلام مومن از انافتحنا برنمی گردد

پر از نصرمن الله است این فتح قریب؛ آری!
که ماهی می زند دل را به دریا برنمی گردد

امان نامه نمی گیرد چرا؟.. تکلیف می داند؛
خودش هم خوب می دانست- سقا-، برنمی گردد

هرآن چه بیشتر کشتید ما هم زنده تر گشتیم
به این جمع مضاعف، بوی منها برنمی گردد

کجایی منتقم؟ کشتند یاران صدیقت را
که خونبار است این چشم تماشا برنمی گردد

به خورشیدطلوع روزه داران می خورم سوگند؛
 که دیگر لذت شب های احیا برنمی گردد

همه دیدید پای وعده ی صادق میان باشد،
نه! موشک های ما از سمت حیفا برنمی گردد

وصیت های تهرانی مقدم روی موشک هاست
از این که تا ابد این خشم از ما برنمی گردد

شهادت مزد مردان است  اگرچه روی لب هامان
تبارک هست با آن که تسلی برنمی گردد

میثم رنجبر - بابل


هر که عاشق تر بُوَد آدم حسابش می کنند 
روز محشر نور چشم بوترابش می کنند 

آنکه عمرش را فقط تقدیم حیدر کرده است 
با ندای شیعة الزهرا خطابش می کنند 

هر که در این عرصه خادم بود آقا تر شده 
با گداییّ علی عالی جنابش می کنند

نام او سید حسن و شهرتش نصر خداست 
که به عنوان شهیدی انتخابش می کنند 

بوی خون او شبیه عطر پر شد در جهان 
مثل یک گل که به آرامی گلابش می کنند 

سیدّ ما آرزویش بوده آزادیّ قدس 
عکس او را مسجد الاقصی به قابش می کنند 

مطمئنا با غم عظمای بعد از رفتنش 
بعد از او فکری برای انقلابش می کنند 

ما یقین داریم قطعا لشگر سید علی 
تارهای عنکبوتی را خرابش می کنند

سیده زینب میری - بابل


شعرخوانی حاج مهدی رسولی در نماز جمعه نصر، ۱۳ مهر ۱۴۰۳

گرچه احوال ما پریشان است
گرچه این لحظه‌ها نفس‌گیرند
سروها بر زمین نمیفتند
نخل ها ایستاده می‌میرند

"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی
این علم بر زمین نمیفتد
سر ما روی دار هم برود
از دل ما یقین نمیفتد

کشوری ایستاده بین غبار
کوچه‌ها غرق بوی باروت است
گر شکسته‌ست شاخهٔ زیتون
آن‌که نشکسته‌است بیروت است

خم به ابروی خود نیاوردیم
جمع ما نیز کم نخواهد شد
کوه را می‌کَند ولی هرگز
قامت عشق خم نخواهد شد

پرچم سرخ را به دست بگیر
همدل و هم عقیده و همراه
روی سربند سبز خود بنویس:
تا ابد زنده است حزب الله
.
باز هم فاطمیه نزدیک است
جنگ با شعله،

جنگ تن به تن است
ارث مادر رسد به فرزندش
باز هم وقت بی هوا زدن است

احمد ایرانی نسب - ساری


از نسل خبیث پسر قابیل است 
او

دشمن قرآن صحف و انجیل است 
قطعا که شهادت حسن نصرالله 
آغاز فروپاشی اسرائیل است
از کنج قفس کبوتر ازاد شود 
در حنجره اش سکوت فریاد شود 
نزدیک شده وعده ی حق محکم باش 
ای غزه خرابه هات آباد شود

نوروز رمضانی - ساری


از سرزمین سبز زیتون ها غمی مانده
کابوس ها سنگین شده خواب کمی مانده

تصویر شادی در نگاه کودکان خشکید
در خنده هاشان بغض های مبهمی مانده

با لمس جنگ و آتش و خون زندگی کردند
دلخوش به این هستند خاک و پرچمی مانده

از ابتدای خلقت این طوفان ویرانگر
آتش شده بر شانه های عالمی مانده

از داغ لبنان مشتمان در هم گره خورده
بر روی لب فریاد های محکمی مانده

باید که موج غیرت از هر خانه برخیزد
تا خون سرخی در رگِ هر آدمی مانده

نیلوفر نعمتی - ساری
عكس های مرتبط :
نسخه قابل چاپ